در این مقاله ابتدا به تعریف هوش سیال و هوش متبلور پرداخته می شود سپس ویژگی های کاربردی آن در مربیگری برای شما بیان می شود. بریم که ادامه مقاله رو بخونیم.
هوش سیال به توانایی یادگیری اطلاعات جدید یا راههای جدید برای مواجهه با موقعیت جدید اشاره دارد و مشخصاً در مربیگری شما دائماً با موقعیتهای تازه و بکری روبرو میشوید.
هوش متبلور به توانایی استفاده از کارهای مشابه برای مواجهه با موقعیتهای مشابه اشاره دارد و اینجاست که مربیان از تجربه های پر تکرار با نتایج ثابت استفاده میکنند.
ویژگیهای برجسته هوش سیال و هوش متبلور
هوش سیال اصولا بصورت فطری در سرشت انسان وجود دارد و مربوط به انواع حل مسئله می باشد. البته شرایطی میتواند این رفتار طبیعی را خدشه دار کند مثل استرس بیش از اندازه یا کمبود اعتماد به نفس. برای موفقیت در مربیگری باید از این ویژگی مراقبت کنید زیرا مربیگری چیزی نیست جز هدایت کارآموز و کمک به او در حل مسائل.
هوش سیال نسبتاً بیشکل است و مستقل از تجربه و آموزش پدیدار میشود. از این جهت باید خودتان به دنبال تجربه نتایج جدید باشید و محیط پیرامون را به دقت مورد نقد قرار دهید. مثلاً باید با دیدن اجرای ورزشکار سوالات جدیدی مطرح کنید و به دنبال پاسخ برای این مسائل باشید.
قابلیت هوش سیال مشتمل بر: استدلال (Reasoning) و حل مسئله، استنتاج (Induction)، قیاس (Deduction)، طبقهبندی عدد (Figure classification)، تحلیل ارقام و جداول اعداد است. چنین فرآیندهای بنیادی در چندین فعالیت عقلانی (intellectual) دیگر جریان دارد. در مربیگری تکیه بر احساسات و حل مساله براساس تجربه شخصی بسیار گمراه کننده و بینتیجه است. توصیه من به مربیان این است که قبل از ورود به این حرفه قواعد تفکر را بیاموزند. تفکر نقادانه را تمرین کنند و تحلیل کردن را جزوی از رفتار روزمره قرار دهند.
هوش متبلور یک قابلیت اکتسابی و آموخته شده به منظور پردازش اطلاعات، یافتن روابط؛ قضاوت، تحلیل مسائل، درک کلامی (Verbal comprehension)، تواناییهای عددی (numerical ability) و توانایی بکار بردن آموختهها در زندگی واقعی است. اینجاست که لزوم استمرار در یادگیری و آموزش های بلند مدت بیشتر به چشم میآیند. چند سالی است که به دورههای کوتاه مدت مربیگری خرده میگیرم، چون در این دورههای پرورش و استفاده از هوش در مربیگری نه مهم است و نه مطرح میشود.
هوش متبلور همچنین بیشتر به توانایی های کسب شده (Acquired) در یک مسیر رسمی مانند مدارس و دانشکدهها اشاره دارد.گاهی همین مهارتها هم زیر سوال میروند و فرد ناچار است به هوش سیال رجوع کند. ضمناً در علوم ورزشی و مربیگریهای مرتبط با آن مهارتهای شما باید به صورت همیشگی توسعه یابند و به همین دلیل اکتفا به مدارک دانشگاهی کفایت نمیکند.
در مجموع، هر دو مدل هوش سیال و هوش متبلور که در بالا به آنها اشاره گردید بیشتر وظایف یادگیری را پوشش میدهند. مربیان باید هر دو زمینه را آماده سازند تا تبدیل به مربی کارآمد شوند. جامعه پر از مسائل جسمانی، روحی و روانی است و بدن این دو شما مشکلی را حل نمیکنید.
هوش سیال و هوش متبلور هر دو دارای اهمیت هستند. به عنوان مثال در برخی از موقعیتها مانند حرکات اصلاحی و ورزش درمانی، تنها میتوان از ترکیب هر دو نوع هوش استفاده نمود.
کاربرد مدل هوش سیال و هوش متبلور در مربیگری
مدل فوق از دو طریق به مربیان کمک می کند. اولاً، تهیه پروفایل کارآموزان با توجه به دو نوع هوش سیال و متبلور را تسهیل میکند. که بر پایه این نتایج، معیارهای مناسب میتواند برای بالا بردن قابلیت هوش متبلور کارآموزان به کار گرفته شود. به این ترتیب کارآموزان ناخودآگاه رعایت بیشتری را نشان می دهند و به مربی انرژی بیشتری میدهند.
گفتنی است که یادگیری این نوع از هوش در هر سنی مقدور است ولی بر خلاف آن هوش سیال در نوجوانی به بلوغ میرسد. بعلاوه، درک درست و بکارگیری صحیح استراتژیهای هوش متبلور برای مربیان الزامی هستند نه فقط برای بهرهمندی از منفعت آنها، بلکه برای طراحی دوره اثربخش آموزشی به منظور بهتر کردن تواناییهای حل مسئله کارآموزان.