به خاطر داشته باشید که استنتاج علمی مبتنی بر آمار، تجربیات و شواهد علمی است و نه باورها و ادعاهای فردی. شواهد و آمارها میگویند که سابقاً امید به زندگی در ایران و دیگر کشورها بسیار کمتر از حال بود، بیماریهای عفونی جوامع بشری را قلع و قمع میکردند بنابراین وقوع بسیاری از بیماریهای مزمنی که عمومآً در سنین بالاتر گریبانگیر بشر میشوند، به دلیل مرگ افراد در سنین پایینتر طبعاً بسیار کمتر و تازه امکانات تشخیصی هم بسیار محدودتر بود و به همین دلیل از اصطلاحاتی نظیر وَر پریدن، دِق مرگ شدن و مانند اینها برای توصیف مرگهایی با علّت نامشخص استفاده میشد. درعین حال آنان که از خیل همهگیریهایی چون وبا، طاعون و مالاریا جان به سلامت به در میبردند طبعاً بنیه قویتر و یحتمل بخت بیشتری برای بقای طولانیتر داشتند. و صد البته هوا پاکیزهتر و احتمالن دلها هم خوشتر بود و فعالیت بدنی هم قطعن فراتر از مدار میزکار، میز غذا و سرویس بهداشتی… و باز هم شواهد علمی حاکی از ارتباط مصرف چربیهای حیوانی (از جمله چربیهای گوشتهای قرمز و کره حیوانی) نه تنها با بیماریهای قلبی-عروقی که با انواع بدخیمیها، آلزایمر، زوال عقل و نارسایی کلیه است. در حالی که برای اثرهای مثبت روغن حیوانی بر سلامت، هیچگونه شواهد علمی در دست نیست! به همین دلیل انجمن قلب آمریکا توصیه میکند که مصرف چربیهای اشباع به کمتر از پنج درصد کالری دریافتی کاهش یابد (مثلاً در یک رژیم غذایی ٢٠٠٠ کالری کمتر از ١٣ گرم).
نکته ١. اگر روغن حیوانی نافع سلامت بود شک نکنید که در سایر کشورها هم مصرف آن تشویق میشد و حال آن که چنین نیست!
نکته ٢. رویکرد مشترک علمِ روزِ دنیا در حوزههای تغذیه، کشاورزی، منابع طبیعی و محیط زیست، کاهش مصرف منابع غذایی (و نه فقط روغن) جانوری و افزایش مصرف منابع غذایی گیاهی میباشد.