خطاهای شناختی در مربیگری
همه ما دچار اشتباهاتی میشویم و به طور عمد یا سهو خطاهایی داریم. به عنوان یک مربی داشتن حداقل خطا و خطا نکردن یک مزیت بزرگ برای روند اعتمادسازی در نظر گرفته میشود. خطاهای شناختی در مربیگری چیست:
همه ما دچار اشتباهاتی میشویم و به طور عمد یا سهو خطاهایی داریم. به عنوان یک مربی داشتن حداقل خطا و خطا نکردن یک مزیت بزرگ برای روند اعتمادسازی در نظر گرفته میشود. خطاهای شناختی در مربیگری چیست:
گاهی مربیان بدون استدلال در باره کارآموزان خود نتیجه میگیرند.
مثال: امروز احتمالاً با مربی دیگری صحبت کرده که این سوالات را میپرسد؟
بهتر است مسائل را مطرح کنید و یک طرفه قضاوت نکنید.
تعمیم دادن یک رویداد بدون دلیل منفی و استنباط از آن یکی از خطاهای شناختی در مربیگری است.
مثال: همه کارآموزان بد سراغ من میآیند.
وقتی اشتباه خود را نپذیرید و مشکلات خود را ناشی از عوامل بیرونی بدانید دچار این خطای شناختی خواهید شد.
مثال: از بس تعداد مربیان افزایش داشته، من هیچ آینده در این بازار ندارم.
اینکه مربیان بدون هیچ معیاری امتیازات ویژهای به بعضی از کارآموزان بدهند و یا به مقایسه آنها بپردازند در دسته قیاسهای ناعادلانه قرار میگیرد.
مثال: علی خیلی بهتر تمرین میکنه ازش یاد بگیر.
اینکه هیچ تغییر مثبتی را کشف نمیکنید و یا از ابزار آن طفره میروید، یک خطای شناختی بزرگ است برای کاهش انگیزه کارآموزانتان!
مثال: این کار را همه میتوانند انجام دهند!
این یعنی حقیقت را بررسی نمیکنید و فقط به دنبال نتیجه هستید.
مثال: باید میبردی! حق ما اول شدن بود!
این مربیان بدون استدلال همه چیز را رد میکنند.
مثال: هیچ یک از شما نمیفهمید!
به عنوان مربی شما حق ندارید بدون دلیل به خودتان یا کارآموزانتان صفات منفی اختصاص دهید.
مثال: من شانس ندارم.