خطاهای شناختی در مربیگری
همه ما دچار اشتباهاتی می‌شویم و به طور عمد یا سهو خطاهایی داریم. به عنوان یک مربی داشتن حداقل خطا و خطا نکردن یک مزیت بزرگ برای روند اعتمادسازی در نظر گرفته می‌شود. خطاهای شناختی در مربیگری چیست:
سبک‌های حل تعارض در مربیگری
مرداد ۳, ۱۴۰۰
اشتباهات رایج در تمرینات پرس سرشانه
مرداد ۳, ۱۴۰۰
ذهن خوانی یک خطا شناختی
گاهی مربیان بدون استدلال در باره کارآموزان خود نتیجه می‌گیرند.
مثال: امروز احتمالاً با مربی دیگری صحبت کرده که این سوالات را می‌پرسد؟
بهتر است مسائل را مطرح کنید و یک طرفه قضاوت نکنید.
تعمیم افراطی یک خطا شناختی
تعمیم دادن یک رویداد بدون دلیل منفی و استنباط از آن یکی از خطاهای شناختی در مربیگری است.
مثال: همه کارآموزان بد سراغ من می‌آیند.
سرزنش گری
وقتی اشتباه خود را نپذیرید و مشکلات خود را ناشی از عوامل بیرونی بدانید دچار این خطای شناختی خواهید شد.
مثال: از بس تعداد مربیان افزایش داشته، من هیچ آینده در این بازار ندارم.
قیاس‌های ناعادلانه
اینکه مربیان بدون هیچ معیاری امتیازات ویژه‌ای به بعضی از کارآموزان بدهند و یا به مقایسه آنها بپردازند در دسته قیاس‌های ناعادلانه قرار می‌گیرد.
مثال: علی خیلی بهتر تمرین میکنه ازش یاد بگیر.
نادیده انگاری جنبه‌های مثبت
اینکه هیچ تغییر مثبتی را کشف نمی‌کنید و یا از ابزار آن طفره می‌روید، یک خطای شناختی بزرگ است برای کاهش انگیزه کارآموزانتان!
مثال: این کار را همه می‌توانند انجام دهند!
خم کردن زیاد آرنج
این یعنی حقیقت را بررسی نمی‌کنید و فقط به دنبال نتیجه هستید.
مثال: باید می‌بردی! حق ما اول شدن بود!
بی‌توجهی به شواهد متناقض یک خطا شناختی
این مربیان بدون استدلال همه چیز را رد می‌کنند.
مثال: هیچ یک از شما نمی‌فهمید!
برچسب زدن یک خطا شناختی
به عنوان مربی شما حق ندارید بدون دلیل به خودتان یا کارآموزانتان صفات منفی اختصاص دهید.
مثال: من شانس ندارم.
