زمان تخمینی مطالعه: ۴ دقیقه
آیا شما تمرین شجاعت در مربیگری انجام میدهید؟ تحقیقات گوناگونی درباره خصوصیات یک مربی رهبر موفق انجام شده است. جمعبندی این تحقیقات نشان میدهد که مربیان موفق حدود ۵۰ خصوصیت متفاوت دارند، امّا دو خصوصیت در تمام آنها مشترک است:
خبر خوب این که شجاعت هم مثل سایر خصوصیات یک مربی رهبر موفق، آموختنی است و میتوانیم با تمرین این رفتارها در طول زمان، به مربی شجاع تبدیل شویم.
هر فردی وقتی در موقعیتهای دشوار قرار میگیرد، دچار ترس میشود. برای تبدیل شدن به یک مربی شجاع باید به جای ترس از چالشها و مشکلات، به مبارزه با آنها بپردازیم چون از قدیم گفتهاند «کاری که از آن میترسی را انجام بده تا ترس ناپدید میشود»
بیشتر افراد نه از چالشها و مشکلات پیشآمده، بلکه از دو موضوع دیگر میترسند: ترس از دست دادن و ترس از انتقاد. مثلا فرض کنید میخواهیم یک سیستم خدمات خلاقانه را آغاز کنیم ولی این دو ترس مانعمان میشود: اول، ترس از دست دادن بودجهای که میخواهیم صرف این کار کنیم و دوم، ترس از انتقاد مردم.
در نتیجه، برای تبدیل شدن به یک مربی شجاع باید تمرین کنیم اولا از اشتباه کردن نترسیم چون اکثر منابعی که بر اثر یک اشتباه از دست میدهیم، جبرانپذیرند و ثانیا وقتی به این نتیجه رسیدیم که کاری به نفع کسب و کارمان است، آن را انجام بدهیم و به انتقادات گوش نکنیم.
کوهنوردانی که میخواهند به قلههای ترسناکی مثل اورست صعود کنند، قبل از آغاز سفرشان، نقاط خطرناک مسیر و روش صعود از آنها را با هم مرور میکنند. این کار به این دلیل است که وقتی قبل از مواجهه با خطر در دنیای واقعی، خطر را شناسایی و روش برخورد با آن را در ذهنمان مرور میکنیم، در زمان برخورد با خطر در دنیای واقعی، ذهنمان آمادگی کافی برای نترسیدن از خطر را دارد.
به همین دلیل است که برای تبدیل شدن به یک مربی شجاع باید نقاط خطرناک کسب و کارمان در آینده را شناسایی و روش برخوردمان با آنها را پیشبینی و مرتب با خودمان تکرار کنیم .
انسانها به طور طبیعی از ریسک کردن میترسند، اما باید بدانیم هیچ فرد موفقی را نمیتوانیم پیدا کنیم که برای موفق شدن دست به ریسک نزده باشد. تفاوت مربیان با یکدیگر آنجاست که مربیان موفق دست به ریسکهای کوچک ولی مستمر میزنند، اما مربیان ناموفق دست به ریسکهای بزرگ و معدود میزنند.
برای مثال، معرفی یک سیستم تمرینی جدید به بازار برای هر مربی یک ریسک به حساب میآید. مربیانی موفق آنهایی هستند که برای مثال سالی دو محصول جدید به بازار عرضه میکنند ولی برای هر کدام از آنها بودجه محدودی را اختصاص میدهند تا اگر محصول جدید موفق از آب درآمد، بودجه بیشتری به آن بدهند.
اما مربیان ناموفق آنهایی هستند که ریسک عرضه محصول جدید را نمیپذیرند ولی وقتی رقیبشان یک محصول جدید به بازار عرضه میکند، برای این که عقب نیافتند، دست به ریسک میزنند و مجبور میشوند بودجه هنگفتی را هزینه کنند.
شجاعت دو بُعد مهم دارد: شجاعت برای شروع یک کار و شجاعت برای پایان دادن آن کار. برای همین، مربیان شجاع آنهایی هستند که شجاعت کافی برای شروع و اتمام یک کار را دارند.
در نتیجه، اگر میخواهیم به یک مربی شجاع تبدیل شویم، باید تمرین کنیم کارهای مهم را سریع شروع کنیم و علیرغم تمام سختیها، کارهای مهم را به پایان برسانیم.